دنیای کج و معوج من
دیوونــــــگیــ هآمـــ .قوانیـ ـ ـ ـن کجکی
ﻓﮏ ﮐﻦ ﻣﺜﻼ ﮐﻨﺴﺮﺕ ﻫﺎﯾﺪﻩ ﺑﺎﺷﻪ ﺑﻌﺪ ﻫﺎﯾﺪﻩ
ﺑﯿﺎﺩ ﺭﻭ ﺳﻦ ﺑﺨﻮﻧﻪ"ﻋﺠﯿﺠﺎﻥ ﻫﻤﻪ ﺑﺎﻫﻢ
ﺑﺨﻮﻧﯿﺪ...ﮐﻪ ﺍﻣﺸﺐ ﺷﺒﻪ ﻋﺠﻘﻪ ﮐﻪ ﺍﻣﺸﺐ
ﺷﺐ ﻋﺠﻘﻪ:))
یک شنبه 30 مهر 1391•22:53 • جوجو• •
شد یبار از پتوها تشکر کنیم بخاطر این همه حوادث خوبی که زیرشون اتفاق میفته؟
نه واقعا شد؟؟؟
یک شنبه 30 مهر 1391•22:51 • جوجو• •
آدم هرچقدرم که میخواد جدی و خشک باشه
.
.
.
وقتی یه بچه با تفنگ اسباب بازیش بهش شلیک میکنه باید بمیره ...
یک شنبه 30 مهر 1391•22:51 • جوجو• •
مثل همیشه از ازدواج شروع شد!
2تا گربه با هم ازدواج کردند: 
اوایل زندگی عاشقانه ای داشتند:
اولین بچشون به دنیا اومد: دومی هم به دنیا اومد: اولین قدمهای بچه هاشون: پدر این خانواده به سختی کار میکرد: و مادر دنبال خوشگذرونی خودش بود: بچه ها بدون مراقبت بزرگ شدند و بچه های بدی از آب در اومدند: یکیشون تروریست شد: یکی دیگه همش تو کلوپ شبانه بود: کوچکترینشون تصمیم به خودکشی گرفت: وقتی پدرشون فهمید سکته کرد: مادرشون هم عقلش رو از دست داد و دیوونه شد
شنبه 29 مهر 1391•21:51 • جوجو• •
این روزا واسه تنها موندن,
کافیه صادق باشم!
...
یادش به خیـــــــر؛ اون قدیما,
دروغگو دشمن خدا بود...؛
دشمن خدا!
+مخآطب خآص
جمعه 28 مهر 1391•19:33 • جوجو• •
من الان نصفه اینطوری هستم،
اگه نیمه گم شدم پیدا بشه کامل بشم دیگه چی میشه!!
اوووووووووف!! :))
جمعه 28 مهر 1391•18:51 • جوجو• •
من 1 سوال دارم:
اينا که ميرن توی برنامه کودک چرا تغيير نمي کنن؟؟!
مجید قناد از موقعي که من 7 سالم بود همين شکليه!
عمو پورنگ هم که قرار نیست حتی یه سال بهش اضافه بشه!همون 18 ساله مونده!
حالا اينا به کنار اين امير محمد چرا بزرگ نمیشه؟؟
چه خبره تو صدا سیما؟
جمعه 28 مهر 1391•18:36 • جوجو• •
با دوست دوس دخترتان احساس راحتی کنید...
چون....
.
.
.
.
.
اون حتی از رنگ شورت هایتان هم با خبر است!:))
جمعه 28 مهر 1391•18:35 • جوجو• •
فکــر می کــردم
در قلب تــ ـــ ـــو
محکومم به حبــس ابد !!
به یکبــاره جــا خــوردم …
وقـــتی
زندان بان برســـرم فریاد زد:
هــی..
تــو
آزادیـــــ!
و صـــدای گامهای غریبهـــ ای که به سلـــول من می آمـــد
شنبه 22 مهر 1391•20:25 • جوجو• •
یه رابطه بدون خر بازی که رابطه نیس !!
هی باید موهاشو بکشی
گازش بگیری
بزنی با متکا لهش کنی
هیجان رو حفظ کنین لدفن
شنبه 22 مهر 1391•20:13 • جوجو• •
تاحالا شده دلت برای یه نفر بینهایت تنگ بشه؟
مخصوصا وقتی که اون آدم خیلی خوب و مهربون بوده.
هیچوقت دلتو نشکونده و ناراحتت نکرده.
اما حالا نیست،میدونی که کجاست اما نمیتونی پیشش باشی یا حداقل حالشو بپرسی.
نمیدونی چیکار میکنه اما مطمئنی که تحمل فضایی که توش هست رو نداره؟
میدونی که داره سختی میکشه اما نمیتونی بهش کمک کنی.
و...........
هیچی فقط دلم واقعا برات تنگ شده.
امیدوارم موفق بشی.
و مرسی که مواظبمی
پنج شنبه 20 مهر 1391•23:53 • جوجو• •
سلامتی اون دختری که تنشو میفروشه ولی...
.
.
.
.
....
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
زهره مار خجالتم خوب چیزیه! مگه نشنیدین تو تلوزیون میگه صفحات نامناسب را خودمان ببندیم!!!!
اینجا از این پست قرتی بازیا نداریما :|
پنج شنبه 20 مهر 1391•23:41 • جوجو• •
این دهه شصتیا که میگن ما نسل سوخته ایم
اینم بگن که بنزین 80تومنی هم میزدن!! نون سنگک میخوردن!!
اگه اونا سوختن پس ما هفتادیا که بنزین 700ای میزنیمو یه نون لواشو تو یه هفته میخوریم
که باید نسل خاکستر باشیم
آره عزیز جان...
نسل ما لــه شد... :|
پنج شنبه 19 مهر 1391•23:59 • جوجو• •
دوست دارم الان یکی بغلم کنه بگه چته دیوونه بیا این یه نخ سیگارو بکش
.
.
.
.
...
.
.
.
.
.
.
...
..
..
.
.
منم بگم پاشو برو گمشو کثافته آشغال ناباااب
چهار شنبه 19 مهر 1391•23:41 • جوجو• •
چقد دیوونگی خوبه!
.
.
.
چقد نیستی!
امشب امروز خیلی خواستم باشی
دلواپستوام ...
شنبه 15 مهر 1391•20:34 • جوجو• •
این کودک درون من جدیدن خیلی ملموس شده!!
میترسم کم کم لگد بزنه و کار به زائیدنو اینا برسه
سه تا چیز هست که هیچ وقت آدم نمیتونه فراموششون کنه …
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
صبحانه، ناهار، شام
قرار نیست که همش احساساتی باشه.
منت خدای را عجیجم که قلبونش بلم که طاعتش موجب عسیسی است و به شکر اندرش یه یه بوس گنده
( دوس دخدر سعدی)
شنبه 15 مهر 1391•20:12 • جوجو• •
پستا......
قبول
پست ثابت.....
قبول
دِ آخه لامصب پروفایلتم از وب من کپی کردی؟
چی بگم به این؟----------->king75.loxblog.ir/p.php
پنج شنبه 13 مهر 1391•20:27 • جوجو• •
سلام.
خوبین؟
چه خبرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خوش میگذره ؟؟؟
+امروز عربی داشتیم .نمیدونم چرا ولی دبیرشو خیلی خیلی دوس دارم.
+مدرسمون یه خرده سختگیر تر شده ولی بازم خوش میگذره.
+دیروز 16 تا کتابکار برای 10 تا کتاب گرفتیم.
همین الآنش مهره ی پنجم ستون فراتم درد میکنه.
+راسی من احساس میکنم جواب کامنتای بعضیا رو ندادم.
معذرت چون یادم نبود که جواب کیا رو دادم
+اصن حس خوبی ندارم حالم خیلی خیلی بده.
دلم بدجوری گرفته.امروز حتی نمیتونستم درست و حسابی حواسم جمع کنم.
+هیچکس نمیدونه دقیقا چطوری باید آرومم کنه حتی خودمم نمیدونم.
نه......یکی میدونه اما نیس
بیخیال.
+بچه های این مدرسه رو دوس ندارم.
اصن نمیتونم با خیلیاشون ارتباط برقرار کنم.
دوستای پارسالمم که هیچ............
+باید برم واسه ی سحر کادوی تولد بخرم ولی نمیدونم چی بخرم.
+تا همین دوسه ساعت پیش داشتم سه تا رمانو همزمان میخوندم.
(شهرزاد----بیمارستان خطرناک-----جلاد لاغر)
میدونم کتابا هیچ تناسبی با هم ندارن اولی رمانه عاشقانه--دومی ماجراهای بچه های بدشانس----سومیم رمان ترسناک.
شهرزاد رو تموم کردم دپرس شدم کلا.
بیمارستان خطرناکم باحاله دیگه آخراشه.
+جلاد لاغر 23-24 صفحه بیشتر نخوندم.(چقد من فعالم)
+دچار یه درگیری ذهنی بزرگ برای آیندمم.بعـــله اصن خیلی استرس دارم که چی میشه چی نمیشه.
+اگه یه تفنگ داشتم الآن میزدم این سحرو میکشتم تا اینقدر بالاسر من واینسته.
+امروز داشتم تو مدرسه آهنگ سیگار صورتی رو زمزمه میکردم که یکی از این بچه مثبتا یه جوری با تعجب نگام میکرد.منم یه لبخند ملیــــــــــــــــــــــح تحویلش دادم.
+جدیدا تنها شدم.
البته ناراحتم نیستم چون عادت دارم.تنها برم تنها بیام و..........
حس خوبیه موقتا راحته راحتم
اما اگه طولانی بشه مطمئن نیستم تحمل کنم.
+نمیدونم چرا هیچکس نمیاد نت......
هکی که باهاش حرف میزنم نتش قطعه و قراره امشب وصل کنه امشبم یه هفتست که نیومده.
+قالب مورد علاقمو پیدا نمیکنم.
اما اینم بدک نیس دوس دارم.
+فک کنم خیلی حرف زدم.
بوس 
بای
چهار شنبه 12 مهر 1391•20:29 • جوجو• •
شب اول قبر وقتی نکیر و منکر بخوان ازم سوال کنن اول از همه بهشون میگم من دارم از جایی میام که توش گوگل هم فیلتر بوده تا اینجوری خودشون خجالت بکشن و دیگه سوالی نپرسن !
شنبه 8 مهر 1391•22:57 • جوجو• •
دیدین بعضی وقتا یه پرنده محکم میخوره به پنجره؟
.
.
.
زیاد خودتونو ناراحت نکنین خدا داره " انگری بردز " بازی میکنه
ماکارونی عزیز با سلام لطفا از قیمه یاد بگیر ، اونم مثل تو نارنجیه... ولی دور دهن مونو به شعاع 5 سانتی متر رنگ آمیزی نمیکنه !!! دراز کصافط 
بهشت که زیره پای مادران است ،
لایکم زیر پست دختران... (توو فیس)
به سلامتی پسرا که کلا نقش خیارو دارن !
من اگه فامیلیم صالح بود ، بدون شک اسم دخترمو میذاشتم ساحل تا زبون و مغز گوینده اسم به هم گره بخوره
بعضی وقتا لازمه که تکلیفتو با خودت روشن کنی ، رو در وایسی ها رو بذاری کنار مثه یه کوه قوی باشی... قاطع و استوار از جلوی لپ تاپ بلند شی و بری دستشویی...
آیا از صبح تا شب در اینترنت علاف هستید؟
آیا هر روز شما مثل روزهاى دیگر است؟
آیا هیچ پیشرفتى ندارید؟
.
.
.
ما هیچ پیشنهادى براى شما نداریم!!
خدا شاهده ما هم مثل شماییم
این مغز آدمی هم عجیب جانوریه...!!!
یادش میمونه که یه چی یادش رفته...!
اما یادش نمیمونه که چی یادش رفته...!
دوست عزیزی که سعی داری با دهن بسته خمیازه بکشی…
چه کاریه واقعن ؟ ! جاش سـ.ـوراخای دماغت باز میشه... خب بدتر میشه
دیروز 12 ساعت پای لپ تاپ بودم صب پا شدم دیدم چشمام شده کاسه ی خون ، به لبم داغ جنون ، به کنارم تو بمون ، نرو با دیگری...!!!
هیچی دیگه همین
ینی اگه از صحنه ی لود شدن گوگل رو کامپیوترم فیلم بگیرم...
میتونم پناهـ.ـندگی سیـ.ـاسـ.ـی بگیرم مردونه...
زهرمار نخند نسلمون از بین رفت پای کامپیوتر
والا
دختره استاتوس گذاشته "درد زایمان خیلی زیاده"
پسره کامنت گذاشته "درکت میکنم"
پیشرفت قابل توجهی داشتن پسرا ، دیگه کار از زیر ابرو برداشتن گذشته ، الان موقعه جنگه جنگ!
پسره کامنت گذاشته "درکت میکنم"
پیشرفت قابل توجهی داشتن پسرا ، دیگه کار از زیر ابرو برداشتن گذشته ، الان موقعه جنگه جنگ!
دوره ای شده که به دختر لبخند بزنی خودشو توو لباس عروسی تصور میکنه و به پسر لبخند بزنی خودش رو تخت خونشون!!
هیچی دیگه بگو : دهنت سرویس بغضمو قورت دادم
میگن توو بهشت این حوریا جوری رفتار میکنن که انگار نه انگار که اونجا خانواده نشسته !
دختره توو پروفایلش نوشته :
علایق : چیپس / پفک / خدا
باز بگین خدا چرا بلا نازل میکنه !!
حداقل خدا رو اول مینوشتی قهرش نگیره!!
جمعه 7 مهر 1391•12:29 • جوجو• •
+سلاااااااااااااام 
+خوبین؟
+چه خبرا؟ 
+شرمنده که دیر میام 
+کارای مدرسه حسابی وقتمو میگیره 
+البته کلیم خوش میگذرونیم با بچه ها ----------->زهره و سحر و طهورا و مائده و .............. 
+مدرسمونم زیاد گیر نیست که اذیت شیم.
+امروزم مانتو شلوار مدرسمو دادم که تنگ کنن
+دبیرام که خیلی باحالن.
+مخصوصا دستور زبان خیلی عشقه.
+فقط از دبیر زیست خوشم نمیاد چون حس خوبی نسبت بهش ندااااااااااااااااااارم به هیچ وجه.
+دبیر عربیمونم نه خوشگله نه خوشتیپ اما من خیلی دوسش دارم. 
+دبیر ادبیات که میخواد بحرفه آدم خوابش میبره.البته کسل کنده نیستااااا فقط صداش یه جوریه انگار که لالایی میخونه.حرف زدنشم یه جورایی خاصه.نیس که گوینده رادیوئه زیادی با احساس میحرفه.همشم شعر میخونه.
+ولی کلا فضای مدرسه رو دوس دارم.تنوع داره.ولی حیاطش یه خرده کوچیکه(همه جاشو درخت و آلاچیق و وسایل ورزشی پر کرده)بخاطر همینم برای زنگای ورزش میریم باشگاه که کلا ضدحاله.نمیدونم چرا خوشم نمیاد از این کار اما شاید بعدا علاقه مند شدم
+قالب جدیدمو خیلی دوس دارم. 
+دیگه چیزی ندارم بگم
+بوس
+بای
پنج شنبه 6 مهر 1391•21:4 • جوجو• •
جالبه، روز کودک دقیقاً 9 ماه بعد از ولنتاینه ... قضیه یکم مشکوک نیست..؟!
اصلا یه جوری زیاااادی مشکوکه..!!
ابتدایی که بودیم نمره هامون رو باید میدادیم اولیامون امضا میکردن....بعد میگن چرا بین دهه هفتادی ها انقد جاعل سند و اینا پیدا شد؟، خو خودشون نامحسوس این استعدادو تو وجودمون شکوفا کردن!
پنج شنبه 6 مهر 1391•20:0 • جوجو• •
عطسه دختر: اتسی....
عطسه پسر: هاتشوبیسخلبوهووووووطراشش!!!!!! 
دو شنبه 3 مهر 1391•19:24 • جوجو• •
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 786
بازدید ماه : 1674
بازدید کل : 257110
تعداد مطالب : 407
تعداد نظرات : 1084
تعداد آنلاین : 1
** *** **
تبادل
لینک هوشمند